آوینآوین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

برای آوین عزیز

روزِ دختر

دخترم تاج سرم من و تو هر دو ز یک آغازیم تو همان مادر فردایی من همان دختر دیروزینم نقشه  کهنه دیروزی من نقش فرداهای تو نیست خوب میدانم من با همین چشم نباید به جهانت نگریست کاش میدانستی مادرت با همه هم نسلانش بذرهای بدودی مبپاشید تا تو با آن پسر همسایه هر دو یکسان و برابر باشید تا اگر ساده سلامش کردی کس نگوید که عجب عاشق بود! برسی تا به بی نهایت تا بدان قله اوج که تو را لایق بود منع تصویر نگردی هرگز نه به سبک و مدل ترسیمت نه خدا کرده سر اعلامیه ترمیمت! ...
29 شهريور 1391

نُقُلو

آوین صندلی جلوی ماشین پیش من نشسته و داره آتیش می سوزونه مامان:آوین برو عقب بشین آوین "تو برو عقب بشین" مامان:شما باید بری عقب بشینی آوین: "من عقب بشینم دُخَر بد می­شم" ------ به بابا میگی "فَدَد برام بستنی نُقُلو بخر" (فقط برام بستنی دو قلو بخر) ------   آوین ::مامان اجازه داری نَداشی(نقاشی) بکشم (منظورش نقاشی روی دیوار است) مامان: نه آوین: "چی؟ تو دَفَر(دفتر)نداشی بکشم؟" ------   ...
27 شهريور 1391

این روزها ....

خیلی چیزا رو به ذهنم می سپرم تا بیام و اینجا بنویسم اما اینقدر گاهی دیر به دیر می آم که دیگه همه چی یادم می ره!!! دیروز یه سوسک کوچولوی عجیب تو خونه دیدیم و با هزار مکافات کشتیمش و از ترس جنازه رو زیر دمپایی رها کردیم تا بابا بیاد و ببره بیرون : آوین: "مامان سوسکُ ببریم" مامان : نه ! سوسک کثیف! باید بابا بیاد ببره آوین:"مامان از سوسک می ترسی!!" من:   ------ از اونجایی که خیلی بازیگوشی و نمی تونی با خودت کنار بیای که بخوابی یه هاپو و پیشی مسئول خواب داری که الان یه هفته هست به همه بچه ها سر می زنه ، (به آندیا،هانا) و هر بچه ای که نخوابیده باشه هاپو عصبانی می شه! با یه "هاپ هاپ" و "میو میو" کردن بابا چنان صدای خروپ...
21 شهريور 1391

خانم خانما!!!!

دختر گلم سلام! توی تعطیلات اجلاس با کمک عزیزجون و خاله جون فرشته با پنپرز بای بای کردی ----- امروز غروب برای اولین بار "خ" را تلفظ کردی و "اوب" به "خوب" تبدیل شد خودت دوربین رو گرفتی و روشنشن کردی و این عکس هنری را گرفتی عکاس باشی!!!   ...
19 شهريور 1391
1