آوین و بیانات جدید
٥ شنبه شب شام خونه آنی کوچولو بودی و فرداشبش که می شد دیشب داشتیم می رفتیم خونه دختر خاله ام عیادت شوهر خاله ام. آوین تو ماشین :"مامان من گوشبَند ندارم؟" مامان :"نه عزیزم من هم ندارم". آوین :"بابا هم نداره؟" مامان:"نه نداره" آوین : "فقط آنیسا داره؟, علیرضا و سارا هم ندارن؟" -------- مامان :آوین دخترم وقتی میری مهمونی بهت هر چی تعارف کردن نباید چیزی برداری! همه چی تو کبف خودت داری! بابا: می تونی یه دونه با اجازه مامان برداری آوین:"یکی بردارم, یکی بذارم تو کیفم؟" مامان: نه عزیزم ! نباید یکی بگذاری تو کیفت. آوین :"١٠ تا بذارم تو کیفم؟"
نویسنده :
مامان
7:50