آوینآوین، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه سن داره

برای آوین عزیز

آوین و یه تجربه جدید

1392/1/31 13:58
نویسنده : مامان
317 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گل مامان سلام! دیروز برای اولین بار توی زندگیت با بابا رفتی استخر و مثل اینکه بهت حسابی خوش گذشته بود. بابا می گفت که بازو بند بسته بودی و یه جلیقه نجات هم داشتی ! تازه اصلاً هم از آب و ارتفاع و پرش نمی ترسیدی! اولین بار که از لبه استخر پریدی توی استخر یکم توی آب فرو رفتی و آب خوردی و سریع اومدی بالا  ولی اصلا نترسیدی  و از دفعه بعدی بهتر بودی و نه توی آب می رفتی و نه آب می خوردی ماهی کوچولو! تازه خودت از پله ها بالا می رفتی و خودت رو به لبه استخر می رسوندی! خلاصه اینکه دلت نمی خواست که از آب بیرون بیای و با وجود آندیا و فرید  بهتون حسابی خوش گذشته بود.

 

----

با هم رفتیم حموم و شما لیز خوردی و من خندم گرفت .روت رو می کنی سمت من و با عصبانیت می گی:"چرا من زیل (منظورت لیز بود) می خورم میخندی"

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

لاله
31 فروردین 92 19:32
بابا شناگر ، به پا زیل نخوری
عمه نیلوفر
1 اردیبهشت 92 17:39
آفرین به شما دیه داری شناگر میشیا فقط مواظب خودت باش عزیزم
عاطفه
7 شهریور 92 13:53