چرا تو کمرمون سنگه؟
چند روزی می شه که دختر گل مامان به اجزای داخلی بدنت خیلی حساس و البته علاقه مند شده! مثلاً در حالی که زانو هات رو لمس می کنی و فشار می دی می گی "تو زانو چیه" من می گم :مامان یه چیزیه که اگه به شما بگم متوجه نمی شی و شما ادامه می دی "چرا متوجه نمی شم" و من : آخه کوچولویی و شما "چرا کوچولواَم؟" و من ... و نهایتا من می گم : "بابا غلط کردم " و شما "چرا حرف بد می گی" و من مامان توش غضروف ِ و شما نمی تونی درست تلفظ کنی و کلی با هم کلی خندیدیم.
دیروز هم یه سوال جدید داشتی -> "چرا تو کمرمون سنگه ؟" البته منظورت ستون فقرات بود. که اینجوری بیان کردی عشق با مزه من!
دختر گلم کل پروسه غذا خوردن را بلدی البته به زبون کوچولویی برات گفتم تا بهتر متوجه شی ! مثلا اینکه بعد اینکه غذا را با دندان جویدیم از راه مری میره تو معده و تو معده یه موجودات کوچولو که اسمشون اسیدِ با چکش غذا ها را له می کنن و می کوبن تا مواد خوبش بره تو خون و مواد بدش هم بره تو "پی پی"