آوینآوین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

برای آوین عزیز

امان از زبون شیرینت

1392/11/20 12:28
نویسنده : مامان
259 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیش که اومده بودم  مهد کودک دنبالت تا ببرمت خونه بعد از چند دقیقه  پیاده روی گفتی که خسته ای و به قول خودت "مامان پا کوچولو هام درد گرفته" من هم بغلت کردم تا خستگی ات بر طرف شه همانطوری که تو بغلم  بودی میگی "مامان من رو بغل می کنی خسته نمی شی" من هم گفتم چرا مامان خیلی خسته می شم با این همه لباسی که تنت هست و خستگی که من از اداره دارم. ادامه دادی "خوب پس من رو نگذار پایین تا زودی برسیم خونه و اونجا استراحت کنی" 

جمعه ای هم که هوا سرد بود و ما هم بیرون بودیم دوباره بغلت کرده بودم که باباجون گفت بده آوین رو تا من بغل کنم می خواستم جواب بابا رو بدم که خودت سریعتر گفتی "آره من رو بده بابا آخه می ترسم که خسته شی" حالا نمی دونم می ترسیدی که خسته شم و زودی بگذارمت زمین یا واقعا نگران من بودی!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان مهبد كوچولو
23 بهمن 92 9:20
اي جانممممم به اون زبون شيرينت كه وقتي مامانت پست جديد ازت مي نويسه منتظر همچين شيريني هايي ازت هستم بس كه ماشالله تو بلايي .
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان لیانا
27 بهمن 92 2:54
فدای پا وچولوی شیرین زبون برم
مامان
پاسخ
خدا نکنه عزیزم