آوینآوین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

برای آوین عزیز

تولدانه ...

1393/7/8 8:57
نویسنده : مامان
516 بازدید
اشتراک گذاری

می

 

آم و می نویسم ...

 

دختر گل مامان متاسفانه مهدت با بی برنامگی که انجام داد کل برنامه های ما رو بهم ریخت... این شد که امسال نشد  مثل سالهای قبل برات جشن تولد بگیرم ...البته می مونه طلبت برای اولین فرصت که بریم شمال و با عزیزجون و پدرجون و خاله جونا و بابابزرگ و مادرجون و عمه نیلوفر و جشن بگیریم...

ولی چند روز قبله تولدت که شمال بودیم و با دوستان برنامه بیرون و دریا داشتیم همونجا برات کیک گرفتیم و شمع فوت کردی و کیک بریدی نازدونه مامان...

البته ما به کسی نگفتیم که توی زحمت نیافتن  اما خاله لاله و آندیا  برات کادو گرفته بودن و آخرش که داشتیم از هم خداحافظی می کردیم یواشکی دادن به من . هنوز کادوت رو ندیده بودی که بهم گفتی مامان چرا کسی بهم کادو نداد تو جشن تولدم... ولی وقتی کادوی خاله لاله رو بهت دادم کلی ذوق کردی و تمامشون رو بغل کردی و خوابیدی..

صبح هم که بیدار شدی و دیدی کادوهات تو بغلت نیست قبل از سلام و صبح بخیر سراغشون رو گرفتی

پسندها (3)

نظرات (6)

مامان خدیجه
8 مهر 93 12:26
تولدت مبارک عزیزم همیشه تندرست وشاد شاد شاد باشی
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم . لطف کردی!!
مامان مهدیه
15 مهر 93 10:07
تولدت مبارك . ميايم و بعد از خوندن دوباره تبريك ويژه مي نويسيم
مامان مهدیه
20 مهر 93 10:32
كجاييدپس ؟؟// ما منتظريم
مامان
پاسخ
مامان آنیسا
26 مهر 93 16:03
تولد مبارک خوشگل خانم ایشالا هزار ساله بشی عزیزم
مامان
پاسخ
لاله
28 مهر 93 14:40
خیلی دیر به دیر می نویسی عسل خاله ایشالله تولد 120 سالگیت
مامان
پاسخ
سحر
30 مهر 93 13:57
عسل خانم بازم تولدت مبارك. كاش از قبل به ما هم ميگفتين كه شرمنده خانم كوچولوي نازمون نشيم.
مامان
پاسخ
مرسی سحر جون...خدا نکنه شرمنده شی عزیزم.. همین که وانیا کوچولو توی جمع مون بود کلی به آوین خوش گذشت