یه آوینه و یه زبون و یه عالمه شیرین کاری
آوین رو به عروسک الاغ : "چرا حرف نمی زنی؟ حرف بزن من اِیف (کیف) کنم"
خودتم فهمیدی که من عاشق این حرفت شدم مدام راه می رفتی و تکرار می کردیش!
----
تل مادرجون رو به حالت گوشی پزشکی تو گوشات می گذاری و از تو کابینت یه خلال دندون در می آری و به پاهام میزنی و می گی :"دارم تو رو آمپول می زنم"
----
داری می ری دستشویی : "من دارم می رم تو تنها باشی،اِریه (گریه) کنی"
----
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی