عیدانه
دیروز با خاله لاله اینا برا ناهار رفته بودیم رستوران و توی یه پارک کوچیکی که داشت با آندیا بازی کردی و از اونجایی که یه دفعه بارون شروع به باریدن کرد ترجیح دادیم بریم خونه و خاله اینا اصرار کردن بریم خونه اشون و ما هم که با کمال میل پذیرفتیم و این شد که رفتیم خونه خاله لاله اینا! روند بهبود رابطه شما و آندیا رو به پیشرفته (چه جمله ای نوشتم شد خبر ساعت 21) و کلا برای مدت زمان بیشتری اعصاب هم رو دارین و من و خاله لاله هم خیلی امیدواریم که واقعا بتونین رابطه خواهرانه ای با هم برقرار کنین نه اینکه سر این موضوع که کی مامان اونیکی باشه یا خواهر و برادرش دعوا کنین در حد تیم ملی! خونه خاله لاله اینا همیشه پر از خوراکی های خوشمزه هست که البته بعضی هاش برات ضرره مثل پفک که وقتی خواستی آندیا بهت گفت بیا بریم با هم چیپس مخصوص بچه ها رو بخوریم و یه کاسه بزرگ از همون چیپس مخصوص بچه ها اورد که خانم کوچولو بعد از خوردن چند تا دونه رو به آندیا کردی و بهش گفتی اینا "کورن فلکسه" و ما هم کلی خندیدیم! با آندیا می رفتین تو اتاق و کلی رژ به لبتون و گونه هاتون می زدین و شما که از اتاق می خواست یبیای بیرون با عذاب وجدان از اینکه اجازه نگرفتی دم در می ایستادی و آروم با لحن اینکه می دونستی چیکار کردی می گفتی "آندیا زد" . رو به خاله می کنی و می گی : "من ازت راضیم ، آخه حرف من رو گوش می دی"
آها اینو یادم رفت بگم توی ایام عید که رفته بودیم شهمیرزاد نمی دونم چی شدکه شب تو خواب جیش کردی البته مثل اینکه آخر شب کلی آب خورده بودی و هوای شهمیرزاد هم که سرد بود و با اینکه زیر کرسی بودیم ولی چون شما نزدیک دیوار بودی خلاصه جیش کردی اون هم توی یک شب سه بار !!!!! در واقع به طرز فجیعی سردی کرده بودی عزیزم ! بار دومب که دم دم صبح بود رو به من گفتی "عزیزجون به زور به من آب داد، من خوردم ،هاپو تو شورتم جیش کرد"
پی نوشت : دختر گلم فهمیدی که چه جوری به خاطر کارهای بدت تنبیه نمی شی!! بلافاصله بعد از انجام کارهای بدت که با اعتراض ما روبرو می شی گریه می کنی در واقع اشک تمساح می ریزی که "معذرت می خوام، ببخشید، خواهش می کنم، دیگه این (کار) تکرار نمی شه،من دختر بدیم، از من راضی نیستسن؟ منو می بخشی؟" خداییش کی بعد شنیدن این حرفا می تونه بغلت نکنه و بوست نکنه!البته اگه ما هم کار بدی بکنیم مثلا بهت بگیم "تو" به جای "شما " انتظار داری که ازت به همین نحو عذر خواهی کنیم! البته اینو از خودم یاد گرفتی عشقم ! یادمه اولا که بهت می گفتم باید عذر خواهی کنی یا بگی چشم اصلا این کار رو نمی کردی تا وقتی که خودم این کار ها رو در قبالت انجام دادم و شما هم عملی یاد گرفتی!
راستی خیلی خوش سر زبونی مامانی مدام تو حرفات از کلمات عزیزم، قربونت برم، دلبندم و ... استفاده می کنی !!