آوین عزیزم می دونستی که ...
دختر گل مامان سلام!
اینقدر تند تند چیزای جدید یاد می گیری که اگه زود ننویسم یادم میره یا اینکه وقت نمی کنم !
یکی دو روز پیش داشتی کارتون یا تبلیغات تلویزیون را می دیدی که یه دفعه یه گاو توی اون دیدی و مدام می گفتی "ما ما"!!
مامان: گاو میگه
آوین : ماما
مامان : جوجه می گه
آوین : "جی جی"
مامان : ببعی می گه
آوین : "بَ بَ"
---------------
مامانی عزیزم دوست داری که من لپام را پر باد کنم و تو با دو دستت بزنی تو لپام و بادش را خالی کنی!!
یه حساسیت خاصی به تارا داری هر جی تو دستش باشه با داد و بیداد می گیری ! ای بلا ! اون طفلک اینقدر دوستت داره که حد و مرز نداره اونوقت تو اینجوری اذیتش می کنی !
یه هفته ای هست که از غذا خوردن افتادی و دوباره ما را نگران خودت کردی ! دیشب ساعت 4 صبح از خواب بیدار شدی و بابا هول هولی بهت فرنی داد آخه چرا بعضی وقتا بد غذا می شی گلم!
یکی دیگه از دندان های بالات هم از لثه ات اومد بیرون و داره کم کم به اون یکی می رسه دخترک نازم حالا دیگه چهار تا دندان داری !
ماشین بازی را خیلی دوست داری ماشینات را می گیری و می بری رو سرامیک و باهاش بازی می کنی!
آها راستی یادم رفت بگم به خاله می گی :"آنه"