یک پروسه کاری 1390/9/1 7:25 نویسنده : مامان 279 بازدید اشتراک گذاری پسندها (0) پسندیدم شما اولین مشوق باشید! مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی هومان میگه: حالاکه آجیل مون جور شده هومان آوین و داداشی ...
نظرات (5) ثبت نظر لاله 1 آذر 90 10:14 بابایی 1 آذر 90 23:22 سلام بابا جونم وای این عکسا رو کی مامان جون ازت گرفته بود خوشگلم. خیلی شیطون شدی این روزا قربونت برم مریم شجاعی 4 آذر 90 16:46 سلام فروغ جون حالت چطوره؟ خوبی؟ امیدوارم علی آقا و دختر گلت هم خوب باشن. ماشالا دختر گلت چقد بزرگ شده. از طرف من ببوسش. امیدوارم سال های سال سه نفری در کنار هم با شادی و تندرستی و موفقیت زندگی کنین. :-* خاله معصومع 5 آذر 90 7:56 الهي خاله جون، اين كارا چيه! بعدا بزرگ ميشه آنقدر كار مي كني كه خسته ميشي فدات شم. عمه نيلوفر 8 آذر 90 8:39 واي عمه جون چ قد خودتو رنگي کردي ب نقاشي علاقه زياد داري فدات شم مثل اينکه خيلي بازيگوش شدي گلم حيف ک من اين شيرين بازيهاتو نميبينم دوست دارم بووووووووس 1