آوینآوین، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

برای آوین عزیز

پنج شنبه هیجان انگیز

تصمیم داشتم پنجشنبه خونه رو گردگیری کنم،اما بعد از اینکه یه صبحونه سه نفره خوردیم و بابا رفت اداره،من هم یه سری به گوشی ام زدم و توی کانال مهد کودک فعلی ات یه آگهی و تبلیغات از شهر بازی بچه ها دیدم که من رو خیلی قلقلک داد....شهر بازی لی لی پوت...پیش خودم گفتم آخر هفته آوین در لی لی پوت،چه شود.این شد که تماس گرفتیم و برای سانس 9تا 11/5رزرو کردیم...از اونجایی که تازه روز قبل این مجموعه افتتاح شده بود و ما به قوانین اش آشنا نبودیم کلی اصرار کردیم تد ما دو توی لیست بگذارن.ظاهرا باید از دو روز قبل رزرو می کردیم...و به این ترتیب گردگیری خونه کنسل شد و ما رفتیم به لی  لی پوت. آوین و پزشکی       &nbs...
1 مرداد 1395

یک تجربه جدید (شبی در مهد )

گذروندن یک شب در مهد کودک تجربه جدیدی هست که هر ساله توی مهد کودک شما انجام می شه و ما تا بحال با شرکت شما در این برنامه مهد موافق نبودیم. در واقع این تجربه همون قدر که می تونه برای بچه ها مفرح و هیجان انگیز باشه برای مادرها و پدر هایی مثل ما  کلی استرس داره. امسال وقتی توی کانال مهد کودک در جریان  این برنامه قرار گرفتیم با خودت مشورت کردیم  و قرار شد که اگه خودت هم تمایل داری توی این برنامه شرکت کنی .از آنجایی که شما هم کاملا موافق برنامه بودی ما هم موافقت کردیم . یکی دو روز مونده بود به روز موعود (1395/04/23 یک شب که با هم روی تخت دراز کشیدی یک دفعه زدی زیر گریه و حالا گریه نکن و کی گریه بکن که من اصلا دوست ندارم که برم شب م...
24 تير 1395

هوو مامان :

بابا می خواد موهاش رو کوتاه کنه و من بهش می گم که این مدلی کوتاه کن و بعدش شما می گی نه اون مدلی کوتاه کن ... و من می گم نه و شمت ادامه می دی مگه فقط بابا مال شماست که شما باید نظر بدی , همونطوری که شوهر شماست, بابای من هم هستا...  و با هم کلی می خندیم
16 فروردين 1395

کریسمس/جشن سالگرد عقد :

عاشق کریسمس هستی  ما هم امسال  تصمیم گرفتیم که شادیت رو کاملتر کنیم  بابا  یه درخت کاج خرید و من هم کلی وسیاه تزیینی برای کریسمس . بعدش با کمک هم درخت رو تزیین کردیم و از آنجاییکه شب سالگرد عقد من و بابایی هم بود  یه جشن کوچولو هم گرفتیم و حسابی بهمون خوش گذشت ... عاشقتم مامان جون که با وجودت همه چیز کاملتره ... بعدش هم شما درخت رو  بالای تختت گذاشتی و حسابی ازش لذت بردی عشق جون جونی من.
10 دی 1394

آوین و انتخاب مدرسه جدید

دلم همیشه برات بهترینها رو خواسته , همیشه من و باباجون سعی می کنیم که بهترینها رو فراهم کنیم برات عزیز دل مامان... کم کم باید بری پیش دبستان و برای رفتن به مدرسه آماده شی . من برات 3 تا مدرسه رو در نظر گرفتم 1/ مهدوی 2/ خرد  3/ نرجس و بابا هم پیشتازان کامپیوتر . با اینکه همشون از محل زندگی ما خیلی دور هستن ترجیح می دیم که اونجا ثبت نام بشی  و توی یه محیط بزرگ و مرتب آموزشی تحصیل کنی... مشکل مسافت هم رو قرار با جابجایی برطرف کنیم . پ.ن 1 : از دی ماه سال 94 برای سال تحصیلی 95 توی هر دو مدرسه خرد و مهدوی پیش ثبت نام کردم. پ.ن2 : بهمن ماه از طرف هر دو مدرسه برای مصاحبه دعوت شدیم .  توی مصاحبه مدرسه مهدوی که اول بود , د...
8 دی 1394